ساعت 8 اومدیم خونه گوشی رو باز کردم دیدم امیر 30بار زنگ زده
رفتم اتاقم زنگ زدم
_الو امیر ببخشید خونه نبودم
ازش معذرت خواستم و دیدم سارا هم پیام داده
دختر امشب پارتی خونه ما بیا
منم به امیر گفتم
A)بابا دمت گرم منم بیام
سارا زنگ زد به مامانم گفت امشب بیاد خونه ما تا واشه امتحان فردا و کنفرانس جزوه بنویسم مامانم گفت باشه
رفتم خونشون منو برد اتاقش گفت لباساتو بپوش بریم وسط برقصیم
امیر جلو در بود رفتم اوردمش داخل گفت
ایول بریم برقصیم
مست کرده بودیم امیر دستمو گرفت برد تو دوستشویی
بابا خفن